۱۴۰۲ آبان ۹, سه‌شنبه

عدم پایبندی به قوانین بین‌المللی کپی رایت و تأثیر آن بر نشر کتاب در ایران/ عبدالله بائی لاشکی


ماهنامه خط صلح – ایران که به میراث غنی ادبی و سنت دیرینه‌ی روشنفکری خود شهرت دارد، قرن‌ها به عنوان هسته‌ای پر رونق برای نویسندگان، ناشران و علاقه‌مندان به ادبیات عمل کرده است. در فضایی که شعر، نثر و آثار علمی رونق یافته است، مشارکت‌های ادبی ایران در داخل و خارج از آن تأثیری ماندگار داشته است. با این حال، ظهور نگرانی‌های قابل توجهی در مورد رعایت قوانین بین‌المللی کپی رایت توسط ایران، چشم‌انداز پر جنب و جوش ادبی در ایران را تهدید می‌کند.

هدف این نوشتار کوتاه روشن کردن ابعاد چندوجهی موضع ایران در قبال مقررات بین‌المللی کپی رایت و پیامدهای آن است. به طور خاص، هدف این نوشتار بررسی پیامدهای عدم انطباق ایران با قوانین کپی رایت بین‌المللی بر ناشران و نویسندگان در ایران است. هم‌چنین این نوشتار نشان می‌دهد که چگونه این انحراف از هنجارهای جهانی ممکن است به طور بالقوه اشتیاق ناشران و نویسندگان را برای ایجاد و انتشار کتاب‌های جدید تضعیف کند.

قوانین کپی رایت ایران که ریشه در اوایل قرن بیستم دارد، در طول تکامل خود دستخوش بازنگری‌های متعددی شده است. در حالی که این چارچوب‌های قانونی با تغییر نیازهای اجتماعی سازگار شده‌اند، اما برای همگام شدن با استانداردهای بین‌المللی حمایت از حق چاپ تلاش کرده‌اند. قابل ذکر است که ایران یکی از امضاکنندگان «کنوانسیون برن» (Berne Convention) برای حمایت از آثار ادبی و هنری است؛ یک توافقنامه‌ی بین‌المللی محوری که برای حفظ حقوق نویسندگان و پدیدآورندگان در سراسر جهان طراحی شده است. با این حال، قوانین داخلی ایران با وجود پایبندی به اصول مندرج در کنوانسیون برن، با تعهدات گسترده‌ی مندرج در این معاهده‌ی معتبر بین‌المللی مطابقت کامل ندارد.

این گسست بین قوانین داخلی ایران و استانداردهای شناخته‌شده‌ی بین‌المللی مندرج در کنوانسیون برن، بر چالشی حیاتی با پیامدهای جدی برای خلق و انتشار ادبی در داخل مرزهای کشور تآکید می‌کند. در ادامه، به جلوه‌های عملی این ناسازگاری پرداخته خواهد شد و چگونگی تأثیر آن بر سهامداران کلیدی، به ‌ویژه ناشران و نویسندگان، در حوزه‌ی ادبی ایران بررسی می‌شود.

مبارزه‌ی ایران برای کنترل سرقت ادبی افسارگسیخته و تکثیر نشریات تقلبی در داخل مرزهایش، نمادی از عدم رعایت قوانین بین‌المللی کپی رایت است. فقدان مکانیسم‌های اجرایی مؤثر برای نقض حق نسخه‌برداری، محیطی مساعد برای بازتولید و توزیع غیرمجاز مطالب دارای حق چاپ، از جمله کتاب‌ها، ایجاد کرده است. این نقض گسترده نه تنها به شدت با استانداردهای بین‌المللی حق چاپ در تضاد است، بلکه به قلب پایداری اقتصادی صنعت نشر ضربه می‌زند.

عواقب سرقت ادبی کنترل نشده و نشریات تقلبی عمیق است. در این شرایط ناشران خود را با چالشی دوگانه روبه‌رو می‌بینند. اولاً، زیان‌های مالی آن‌ها با هجوم نسخه‌های غیرقانونی به بازار افزایش می‌یابد و فروش نسخه‌های قانونی را با رکود مواجه می‌کند. این کاهش در درآمد می‌تواند تأثیری عمیق بر تمایل ناشران برای سرمایه‌گذاری بر روی عناوین جدید و نویسندگان نوظهور داشته باشد، زیرا خطر زیان‌های مالی بیش‌تر می‌شود. ثانیاً، کاهش ارزش حقوق مالکیت معنوی در مواجهه با چنین سرقت ادبی گسترده، ارزش درک شده‌ی آثار خلاقانه را از بین می‌برد و چالش‌هایی را که نویسندگان و ناشران با آن روبه‌رو هستند، تشدید می‌کند.

در حالی که قوانین کپی رایت ایران درجه‌ای از حمایت از حقوق اقتصادی مولفان را ارائه می‌کند، اما در حفظ حقوق اخلاقی به‌شدت کوتاهی می‌کند. این حقوق اخلاقی عناصر اساسی مانند حق شناخته‌شدن به عنوان نویسنده و حق اعتراض به رفتار تحقیرآمیز اثر خود را در بر می‌گیرد. مقررات قانونی ناکافی در مورد این جنبه‌های حیاتی، تغییرات و اقتباس‌های غیرمجاز از آثار نویسندگان را مجاز می‌سازد و یکپارچگی خلاقانه‌ی آن‌ها را به خطر می‌اندازد.

فقدان حمایت قوی از حقوق اخلاقی، اصول بنیادی نویسندگی را تضعیف و لایه‌ای از آسیب‌پذیری را برای نویسندگان ایجاد می‌کند. نویسندگان ممکن است شاهد تغییرات یا تحریف‌های غیرمجاز از خلاقیت‌های اصلی خود باشند که جوهر بیان خلاقانه‌ی آن‌ها را از بین می‌برد. این شکاف در حمایت قانونی چالش‌های عمیقی را برای توانایی نویسندگان در کنترل و حفظ یکپارچگی مشارکت‌های ادبی خود ایجاد می‌کند.

از طرف دیگر، ناشران در ایران بار سنگین نقض حق چاپ را متحمل می‌شوند و با خسارات مالی قابل توجهی که ناشی از دزدی گسترده و رواج نشریات تقلبی است، دست و پنجه نرم می‌کنند. در دسترس بودن کتاب‌های دزدی، تقاضا برای نسخه‌های قانونی را کاهش می‌دهد و منجر به کاهش محسوس در فروش و درآمد می‌شود. ناشران، که با کاهش سودآوری مواجه هستند، ممکن است از تخصیص منابع به انتشار عناوین جدید و حمایت از نویسندگان نوظهور منصرف شوند. در نتیجه، این بازدارنده‌ی اقتصادی می‌تواند تنوع و غنی‌سازی منظر ادبی ایران را متوقف کند.

عدم رعایت قوانین بین‌المللی کپی رایت توسط ایران می‌تواند منجر به انزوای صنعت نشر این کشور از بازارهای بین‌المللی شود. ناشران و نویسندگان خارجی که نسبت به ناکافی بودن حمایت از حق چاپ در داخل ایران محتاط هستند، ممکن است در همکاری، ترجمه، یا قراردادهای مجوز با همتایان ایرانی خود مردد باشند. ترس از نقض مالکیت معنوی ممکن است از تبادلات ادبی برون مرزی جلوگیری کند و در معرض دید نویسندگان و ناشران ایرانی برای مخاطبان مختلف بین‌المللی قرار نگیرد. این انزوا به طور بالقوه فرصت‌های تبادل فرهنگی را محدود می‌کند و مانع شناخت جهانی استعدادها و مشارکت‌های ادبی ایران می‌شود.

نویسندگان، رگ حیات هر اکوسیستم ادبی، زمانی که قوانین کپی رایت به اندازه‌ی کافی از آثار آن‌ها محافظت نمی‌کند، تأثیر مستقیم و عمیقی را تجربه می‌کنند. نویسندگان بر کپی رایت، هم به عنوان سپر قانونی و هم به عنوان یک انگیزه‌ی اقتصادی تکیه می‌کنند. هنگامی که نویسندگان حمایت کافی برای آثار ادبی خود دریافت نمی‌کنند، انگیزه‌های آن‌ها برای تولید محتوای جدید به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد. چشم‌انداز خلق آثار اصلی از نظر اقتصادی کم‌تر مقرون به صرفه می‌شود؛ به ویژه در محیطی که توسط دزدی ادبی و نقض حق چاپ مخدوش شده است. این امر به نوبه خود، حیات برون‌داد ادبی ایران را تهدید و ظهور صداهای تازه در چشم‌انداز ادبی آن را خفه می‌کند.

نویسندگان در ایران غالباً با این ترس فراگیر دست‌وپنجه نرم می‌کنند که آثار اصلی آن‌ها بدون رضایت یا انتساب مناسب، سرقت ادبی، تغییر یا اقتباس شود. این دلهره سایه‌ای طولانی بر فرآیند خلاقیت می‌اندازد، زیرا نویسندگان ممکن است احساس کنند مجبور هستند از خلاقانه‌ترین و تجربی‌ترین ایده‌های خود برای محافظت از مالکیت معنوی خود خودداری کنند. ترس فراگیر از نقض مالکیت معنوی می‌تواند محیطی از احتیاط و خودسانسوری را ایجاد کند و در نهایت مانع خلاقیت و نوآوری شود. این فضای خفقان‌آور ممکن است نویسندگان را از کاوش کامل پتانسیل خلاقانه‌شان باز دارد و در نتیجه، بر تنوع و غنای آثار ادبی ایران تأثیر بگذارد.

عدم انطباق مداوم ایران با قوانین بین‌المللی کپی رایت بر نیاز فوری به اصلاحات در چشم‌انداز مالکیت معنوی آن تاکید می‌کند. پیامدهای این عدم انطباق در سراسر صنعت نشر کشور و اکوسیستم ادبی گسترده‌تر آن موج می‌زند. تأثیر چند وجهی چالش‌های اقتصادی ناشران و محدودیت‌های خلاقانه برای نویسندگان را در بر می‌گیرد و در نهایت سرزندگی صحنه‌ی ادبی ایران را به خطر می‌اندازد.

ایران برای برافروختن دوباره‌ی شور خلقت و اشاعه ادبی بر سر دوراهی ایستاده است. هماهنگ کردن قوانین کپی رایت با استانداردهای بین‌المللی و تقویت مکانیسم‌های اجرایی یک ضرورت است. اولویت دادن به حمایت از حقوق مولفان صرفاً یک الزام قانونی نیست. این یک امر ضروری فرهنگی است. با برداشتن این گام‌های حیاتی، ایران می‌تواند صنعت نشر خود را دوباره تقویت و نویسندگان را تشویق کند که بدون ترس به دنبال اشتیاق خود باشند. در این دگرگونی، ایران نوید حفظ میراث ادبی خود را دارد و در عین حال روایت‌های تازه‌ای را به صحنه‌ی ادبی جهانی ارائه می‌کند.


 

کرج؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی ارژنگ مرتضوی


خبرگزاری هرانا – ارژنگ مرتضوی، دانشجوی دانشگاه خوارزمی و یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، علیرغم گذشت بیست و سه روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در یکی از بازداشتگاه های امنیتی کرج بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ارژنگ مرتضوی در بازداشت بسر میبرد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند به هرانا گفت: “آقای مرتضوی علیرغم گذشت بیست و سه روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در یکی از بازداشتگاه های امنیتی در کرج بسر میبرد.”

این دانشجو در تاریخ پانزدهم مهرماه، توسط نیروهای امنیتی در منزل واقع در کرج بازداشت شد. ماموران ضمن بازداشت اقدام به تفتیش منزل کرده و شماری از وسایل شخصی او را ضبط کردند.

ارژنگ مرتضوی در تاریخ ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری در مقابل دانشگاه محل تحصیل خود بازداشت و به زندان مرکزی کرج منتقل شده بود. وی نهایتا در تاریخ دوم اسفند ماه سال گذشته، به دنبال صدور بخشنامه “عفو” آزاد شد.

اوایل مهرماه سال جاری، ارژنگ مرتضوی، دانشجوی علوم کامپیوتر دانشگاه خوارزمی با حکم کمیته‌ مرکزی وزارت علوم از بابت “ایجاد بلوا و آشوب در دانشگاه” به ۴ نیمسال منع موقت از تحصیل و تغییر محل تحصیل از دانشگاه خوارزمی به دانشگاه دامغان، محکوم شد.


 

نسرین ستوده به زندان قرچک ورامین منتقل شد


خبرگزاری هرانا – امروز دوشنبه هشتم آبان ماه، نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه هشتم آبان ۱۴۰۲، نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده به هرانا گفت: “خانم ستوده روز جاری از بازداشتگاه وزرا به دادسرای اوین و پس از تفهیم اتهام به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. وی اعلام کرده است که از زمان بازداشت دست به اعتصاب دارو و غذا زده است.”

نسرین ستوده در روز یکشنبه هفتم آبان ماه، در جریان مراسم خاکسپاری آرمیتا گراوند، نوجوان جان باخته در مترو تهران، توسط نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم بازداشت و به مرکز انتظامی در محله شاه‌ عبدالعظیم تهران منتقل شده بود.

نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر،پیشتر نیز به واسطه فعالیتهای خود سابقه بازداشت و محکومیت دارد.


 

زندان اوین؛ گشایش پرونده جدید علیه مجید رضایی


خبرگزاری هرانا – مجید رضایی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین، با گشایش پرونده جدیدی در پی شکایت اداره کل زندان های استان تهران مواجه شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مجید رضایی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین، با گشایش پرونده جدیدی روبرو شد.

امروز دوشنبه هشتم آبان ماه، در پی شکایت اداره کل زندان های استان تهران، آقای رضایی با گشایش پرونده جدیدی در شعبه یک دادیاری دادسرای اوین از بابت اتهامات اخلال در نظم و آسایش زندان، تهدید به ضرر نفسی/شرفی/مالی و توهین به مقامات و ماموران مواجه شده است.

این فعال مدنی در تاریخ بیست و ششم مهرماه، به دستور هدایت فرزادی، رئیس زندان اوین از زندان مذکور به بیمارستان آموزشی درمانی روانپزشکی رازی (امین آباد) منتقل شد. وی نهایتا در تاریخ دوم آبان ماه، به زندان بازگردانده شد.

در تاریخ بیست و چهارم تیرماه، آقای رضایی توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود واقع در تهران بازداشت شد. وی ابتدا به زندان تهران بزرگ و چندی بعد به زندان اوین منتقل شد.

مجید رضایی، پیشتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم با تسلیم به رای به ۹ ماه حبس تعزیری کاهش پیدا کرد. او علاوه بر این به عنوان مجازات تکمیلی به ارائه روزانه ۴ ساعت خدمات عمومی به مدت ۳ ماه، به عنوان پاکبان تحت نظارت حراست شهرداری تهران و شرکت در دوره های مشاوره کنترل هیجان و روان در موسسه روانشناسی ماوای قم به مدت ۸ ساعت، محکوم شد.


 

دو زندانی در زندان پارسیلون خرم آباد اعدام شدند


خبرگزاری هرانا – سحرگاه امروز دوشنبه هشتم آبان ماه، حکم دو زندانی که پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند، در زندان پارسیلون خرم آباد به اجرا در آمد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه امروز دوشنبه هشتم آبان ۱۴۰۲، دو زندانی در زندان پارسیلون خرم آباد اعدام شدند.

هویت این زندانیان جلال وحدتی اهل الیگودرز و خلیل محمدی اهل کرمانشاه توسط هرانا احراز شده است.

این دو زندانی پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر بازداشت و توسط مراجع قضایی به اعدام محکوم شده بودند.

تا لحظه تنظیم این گزارش، اعدام این زندانیان توسط مسئولین زندان و نهادهای متولی اعلام نشده است.

بر اساس گزارش سالانه مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در سال ۲۰۲۳، دستکم ۶۵۹ شهروند از جمله ۱۷ زن و یک کودک-مجرم اعدام شدند که در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته، حدود ۲۴ درصد افزایش داشته است. از میان اعدام شدگان، اعدام هفت نفر در ملا عام صورت گرفته است. همچنین طی تاریخ مذکور ۱۶۴ نفر به اعدام محکوم شده اند، که از این تعداد ۲ نفر به اعدام در ملاعام محکوم شدند.


 

پرند قره داغی و نیروانا تربتی نژاد به دادسرای گرگان احضار شدند


خبرگزاری هرانا – پرند قره داغی و نیروانا تربتی نژاد، شهروندان ساکن گرگان توسط شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب این شهر احضار شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پرند قره داغی و نیروانا تربتی نژاد احضار شدند.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروندان به هرانا گفت: “امروز دوشنبه هشتم آبان ماه، خانم ها قره داغی و تربتی نژاد به صورت تلفنی جهت دفاع از اتهامات مطروحه به شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب گرگان احضار شدند.”

این دو شهروند در تاریخ نوزدهم شهریورماه، توسط نیروهای امنیتی در محل کار خود بازداشت شدند.

پرند قره داغی و نیروانا تربتی نژاد نهایتا در تاریخ سیزدهم مهرماه، با قرار تامین کیفری آزاد شدند.


 

سقز؛ عثمان اسماعیلی جهت اجرای حکم حبس احضار شد


خبرگزاری هرانا – عثمان اسماعیلی، فعال کارگری و شهروند اهل شهرستان سقز طی ابلاغیه ای جهت اجرای حکم حبس به شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب این شهر احضار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عثمان اسماعیلی جهت اجرای حکم حبس احضار شد.

بر اساس ابلاغیه ای که اخیرا توسط شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب سقز صادر و به آقای اسماعیلی ابلاغ شده، از این فعال کارگری خواسته شده تا ظرف مدت ۱۰ روز از زمان ابلاغ، جهت اجرای حکم حبس در این مرجع قضایی حاضر شود.

آقای اسماعیلی با انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: به رای صادره توسط دادگاه بدوی اعتراض کردم و پرونده جهت تجدیدنظر خواهی به دیوان عالی کشور فرستاده شد. دیوان عالی کشور رای دادگاه بدوی را عینا تایید کرده و من جهت تحمل شانزده ماه حبس، باید خودم را به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای سقز معرفی کنم.

وی پیشتر توسط دادگاه انقلاب این شهرستان به ۳۹ ماه حبس تعزیری محکوم شد.

در خردادماه سال جاری جلسه دادرسی به اتهامات آقای اسماعیلی در دادگاه انقلاب سقز برگزار شده بود.

این فعال کارگری در تاریخ نوزدهم بهمن ماه سال گذشته، بدون ارائه حکم قضایی توسط نیروهای امنیتی در سقز بازداشت و نهایتا در تاریخ بیست و هشتم فروردین ماه امسال از زندان سقز آزاد شد.

عثمان اسماعیلی پیشتر نیز به واسطه فعالیت های خود، سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است.


 

تداوم بازداشت؛ گزارشی از آخرین وضعیت فریبا اسدی در زندان کچویی کرج


خبرگزاری هرانا – فریبا اسدی، متهم سیاسی، علیرغم گذشت بیش از یک ماه از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان کچویی کرج بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فریبا اسدی، زندانی سیاسی سابق به صورت بلاتکلیف در زندان کچویی کرج در بازداشت بسر میبرد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند به هرانا گفت: “اخیرا پرونده خانم اسدی با عناوین اتهامی کشف حجاب و تبلیغ علیه نظام به شعبه اول دادگاه انقلاب کرج ارجاع شده است.”

اواخر شهریورماه سال جاری، فریبا اسدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان کچویی کرج منتقل شد.

پرونده وی پیشتر در شعبه هفتم بازپرسی کرج مورد بررسی قرار گرفته بود.

فریبا اسدی پیشتر به همراه سه هم پرونده ای خود در بهمن ماه سال ۹۹ از بابت اتهامات تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروه های مخالف نظام توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی مورخ ۱۰ مهرماه ۱۴۰۰ توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم و مدتی پس از بازداشت با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. او نهایتا در تاریخ ۱۳ دی ۱۴۰۰، در منزل شخصی خود واقع در تهران بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

وی نهایتا اواخر بهمن ماه سال گذشته، به دنبال صدور بخشنامه عفو از زندان اوین آزاد شده بود.


 

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی رضا اقدسی در زندان اوین


 خبرگزاری هرانا – رضا اقدسی، شهروند ساکن تهران علیرغم گذشت شش روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا اقدسی کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین در بازداشت بسر میبرد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند به هرانا گفت: “علیرغم پیگیری های همسر آقای اقدسی از شعبه سوم بازپرسی اوین، مسئولین مربوطه از ارائه پاسخی شفاف در خصوص اتهامات مطروحه علیه وی خودداری میکنند. همچنین، همسر وی برای تحویل وسایل شخصی وی به زندان مراجعه کرده که مسئولین مربوطه از پذیرفتن آن ممانعت به عمل آورده اند.”

به گفته این منبع مطلع، “به علت اینکه سال گذشته سیم کارت و تلفن آقای اقدسی توسط نیروهای امنیتی ضبط شده، خانواده وی از دسترسی به سامانه ثنا محروم مانده اند. علاوه بر این، فرزند آقای اقدسی مبتلا به بیماری است که نیاز به تزریق داروهایی با هزینه بالا دارد. تداوم بازداشت وی فشار مضاعف و سنگینی را بر خانواده وی تحمیل کرده است.”

 در تاریخ دوم آبان ماه، رضا اقدسی، پس از حضور در شعبه سوم دادسرای اوین بازداشت و به قرنطینه زندان اوین منتقل شد.

آقای اقدسی در اواسط مهرماه به این شعبه احضار شده بود.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند به هرانا گفته بود: “آقای اقدسی ناشنواست و از بیماریهای متعددی رنج میبرد و تحت درمان است. منزل شخصی وی پیشتر در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت و ماموران شماری از لوازم شخصی وی و خانواده را ضبط کردند.”

تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این کارگر اخراجی ایران خودرو، اطلاعی حاصل نشده است.

جلسه بازپرسی چهار شهروند در دادسرای گرگان برگزار شد


خبرگزاری هرانا – امروز دوشنبه هشتم آبان ماه، جلسه بازپرسی محمدرضا (تهمورث) شوقی، بهروز ایزدی راد، امین شیرافکن و رضا نجفی، شهروندان بازداشتی ساکن گرگان، در شعبه دوم دادسرای این شهر برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه هشتم آبان ۱۴۰۲، جلسه بازپرسی محمدرضا (تهمورث) شوقی، بهروز ایزدی راد، امین شیرافکن و رضا نجفی برگزار شد.

در جریان این جلسه که در شعبه دوم دادسرای گرگان برگزار شده، این شهروندان از بابت اتهامات انتسابی به دفاع از خود پرداخته اند.

آقایان شوقی، ایزدی راد و شیرافکن، در تاریخ هفدهم شهریورماه، و آقای نجفی در تاریخ نوزدهم همان ماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

محمدرضا شوقی پیش از بازداشت نیز به صورت تلفنی به پلیس امنیت این شهر احضار شده بود.

آقای ایزدی راد پیش از این در تاریخ بیست و پنجم اردیبهشت ماه امسال بازداشت و پس از مدتی به زندان امیرآباد گرگان منتقل شد. این شهروند نهایتا در تاریخ سی و یکم مردادماه، با قرار تامین از این زندان آزاد شد.

بهروز ایزدی راد پیش از این نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را دارد.


 

حمیده قدردان با تودیع وثیقه آزاد شد


خبرگزاری هرانا – روز چهارشنبه سوم آبان ماه، حمیده قدردان، شهروند ساکن بندر انزلی با تودیع وثیقه از زندان لاکان رشت آزاد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حمیده قدردان از زندان لاکان رشت آزاد شد.

آزادی خانم قدردان، روز چهارشنبه سوم آبان ۱۴۰۲، با تودیع وثیقه از زندان لاکان رشت صورت گرفته است.

تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند، اطلاعی حاصل نشده است.

حمیده قدردان در اواخر تیرماه سال جاری در پی مراجعه به زندان لاکان رشت بازداشت شده بود.

خانم قدردان پیش از این نیز در خردادماه سال جاری، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود در بندر انزلی بازداشت و نهایتا پس از بیست هشت روز تحمل حبس با تودیع وثیقه دویست میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان لاکان رشت آزاد شد.


 

هانیه توسلی به مراجع قضایی احضار شد


 خبرگزاری هرانا – هانیه توسلی، بازیگر سینما و تلویزیون با دریافت دو ابلاغیه به شعبه بیست و شش دادگاه انقلاب و شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هانیه توسلی احضار شد.

بر اساس دو ابلاغیه که روز یکشنبه هفتم آبان ماه توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب و شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه تهران صادر و به خانم توسلی ابلاغ شده است، وی باید در تاریخ پانزدهم آبان ماه از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام در شعبه مذکور حاضر شود. همچنین خانم توسلی باید ظرف مدت پنج روز از درج احضاریه از بابت اتهام نشراکاذیب و تبلیغ علیه نظام در شعبه مذکور دادسرای فرهنگ و رسانه حضور یابد.

روز یکشنبه هفتم آبان، علی صالحی دادستان تهران از بابت اتهام نشر اکاذیب رایانه‌ ای و نشر مطالب بدون سند، علیه هشت تن از اهالی سینما ایران از جمله هانیه توسلی اعلام جرم کرد.

خانم توسلی شامگاه شنبه بیست و پنجم شهریور، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و نهایتا پس از یک روز با قرار تامین آزاد شد.

مژگان ایلانلو در دادسرا تفهیم اتهام شد


خبرگزاری هرانا – مژگان ایلانلو، مستندساز امروز دوشنبه هشتم آبان ماه، در دادسرای فرهنگ و رسانه تهران تفهیم اتهام شد. وی نهایتا با قرار کفالت آزاد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه هشتم آبان ۱۴۰۲، مژگان ایلانلو، مستندساز در دادسرا تفهیم اتهام شد.

خانم ایلانلو در شعبه شانزده بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران از بابت اتهامات نشر اکاذیب و فعالیت تبلیغی علیه نظام تفهیم اتهام شد. وی نهایتا با قرار کفالت آزاد شد.

او روز گذشته با دریافت ابلاغیه ای به شعبه مذکور احضار شده بود.

لازم به ذکر است، روز یکشنبه هفتم آبان ماه، علی صادقی، دادستان تهران علیه این مستند ساز و هفت تن دیگر از اهالی سینما از بابت اتهام نشر اکاذیب رایانه‌ ای و نشر مطالب بدون سند، اعلام جرم کرده بود.

مژگان ایلانلو پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت، محکومیت و برخوردهای قضایی را داشته اند.


 

زینب علی پور به دادگاه احضار شد


خبرگزاری هرانا – زینب علی پور، شهروند ساکن بهبهان، با دریافت ابلاغیه ای به دادگاه کیفری دو این شهرستان احضار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زینب علی پور به دادگاه احضار شد.

بر اساس احضاریه ای که در تاریخ ششم آبان ماه، توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان به ریاست قاضی محمدعلی کایدی صادر و به وی ابلاغ شده است، خانم علی پور باید در تاریخ بیست و سوم آبان ماه، جهت رسیدگی به اتهامات “توهین به مقامات و مامورین (مسئولین نظام و روحانیت) و تبلیغ علیه نظام” در این شعبه حاضر شود.

زینب علی پور، شهروند ساکن بهبهان پیشتر به واسطه فعالیتهای خود، سابقه بازداشت و برخورد قضایی را دارد.


 

علی احمدی، استاد دانشگاه از تدریس منع شد


خبرگزاری هرانا – علی احمدی، استاد دانشکده ارتباطات علامه طباطبایی، از تدریس منع شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی احمدی، استاد دانشگاه، از تدریس منع شد.

علی احمدی، استاد دانشکده ارتباطات علامه طباطبایی با انتشار مطلبی از دریافت نامه اخراج خود، خبر داد.

با احتساب آقای احمدی، بر اساس اطلاعات گردآوری شده هرانا، دستکم ۳۹ تن از اساتید منتقد از جمله محمدرضا نظری نژاد، رهام افغانی، علی شریفی زارچی، داریوش رحمانیان، حمیده خادمی، آمنه عالی، مهدی خویی، عزیز شفیعی زرقانی، بهارک اختردانش، محمدمهدی علومی، راحله علی‌ مراد زاده، وحید عیدگاه، جواد بشری، میلاد عظیمی، لیلی ورهرام، قاسم عزیزی، حسین مصباحیان، آرش بیدالله خانی، شیرزاد آزاد، آذین موحد، مهدی مطیع، محمد سلطانی، مسعود علیا، امیر مازیار، سمیه سیما، بهروز چمن آرا، سارا ملکان، مهام میقانی، محمد سعادتی، آرمیتا سراج زاهدی، دو تن از اساتید دانشگاه تهران، محسن برهانی، علی اصغر خدایاری ، آرمان ذاکری، مهشید گوهری، زهرا احمدی نژاد و ندا تولایی در دانشگاه های مختلف کشور از اواخر تیرماه تاکنون از تدریس کنار گذاشته شده و یا با محدودیت هایی مواجه شده اند. همگی این اساتید سابقه همراهی با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ را دارند.

از سوی دیگر چندی پیش روزنامه اعتماد اعلام کرد که از ابتدای مهرماه امسال تاکنون، ۳۲ هزار استاد حق التدریسی از واحدها و رشته‌ های مختلف دانشگاه آزاد حذف شدند.

لازم به یادآوری است موج تصفیه اساتید دانشگاهی به خصوص در رشته های علوم انسانی و هنر، تاریخچه طولانی در حکومت فعلی ایران دارد که در طی سرفصل های سیاسی مختلف در کشور بیشتر یا کمتر می شود.

روزنامه اعتماد روز مورخ ۹ شهریورماه، با انتشار گزارشی اعلام کرد: “۵۲ استادانی که از شهریور ۱۴۰۰ (آغاز فعالیت دولت سیزدهم) تا ۸ شهریور امسال، برخلاف خواست خود از بدنه آموزش عالی حذف شده‌اند، شناسایی شده اند.” این روزنامه پیشتر در گزارشی به جمع‌آوری نام‌های ۱۵۷ استاد دانشگاه که در دولت‌های احمدی‌نژاد، روحانی و رئیسی از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند، پرداخته بود.

این گزارش حاکی است که دولت‌های پیاپی در جمهوری اسلامی دست‌کم از نیمه دوم سال ۱۳۸۴، یعنی از حدود ۱۸ سال پیش، به اتهام «نگرش سکولار»، دست به اخراج‌های گروهی استادان عمدتاً پرسابقه زده‌اند.


 

زمان و شعبه جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اسماعیل احمدی تعیین شد


خبرگزاری هرانا – جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اسماعیل احمدی، فعال ترک (آذربایجانی)، روز سه شنبه بیست و سوم آبان، در شعبه صد و یک دادگاه کیفری دو شهرستان ورزقان برگزار خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زمان و شعبه دادگاه رسیدگی به اتهامات اسماعیل احمدی تعیین شد.

بر اساس احضاریه ای که اخیرا توسط شعبه صد و یک دادگاه کیفری دو شهرستان ورزقان صادر و به آقای احمدی ابلاغ شده است، از او خواسته شده تا در تاریخ بیست و سوم آبان ۱۴۰۲، جهت دفاع از اتهامات “اهانت به مقدسات اسلام، تشویق مردم به ارتکاب جرم، جنایت علیه امنیت داخلی/خارجی (ارتباط با شبکه های معاند)، نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” در شعبه مذکور حاضر شود.

پیشتر آقای احمدی توسط شعبه اول دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ورزقان احضار شده بود.

این شهروند اواخر مردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در شهر ورزقان بازداشت شد. وی نهایتا در تاریخ دوم شهریورماه ۱۴۰۲، با تودیع وثیقه چهارصد میلیون تومانی آزاد شد.

اسماعیل احمدی بکرآباد، فعال ترک (آذربایجانی) پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود، سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است.


 

مهسا یزدانی به سیزده سال حبس محکوم شد


خبرگزاری هرانا – مهسا یزدانی، مادر محمد جواد زاهدی، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به سیزده سال حبس محکوم شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهسا یزدانی به سیزده سال حبس محکوم شد.

میثم موسوی، وکیل مدافع خانم یزدانی در خصوص جزئیات حکم صادره اعلام کرد: «معصومه (مهسا) یزدانی ولشکلایی، مادر جاوید نام محمد جواد زاهدی ساروی با صدور حکمی از ناحیه شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی به تحمل ۲ فقره حبس تعزیری به مدت ۵ سال بابت اهانت به مقدسات و تحریک مردم به برهم زدن امنیت ملی و ۲ سال حبس تعزیزی به جهت توهین به رهبری و از محل فعالیت تبلیغی علیه نظام به تحمل ۱ سال حبس (جمعا ۱۳ سال زندان) محکوم گردیده است، بدیهی است مجازات اشد یعنی پنج سال  قابل اجرا است.»

آقای موسوی همچنین اظهار داشت که موکلش توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو ساری از بابت اتهاماتی نظیر نشر اکاذیب رایانه ای تبرئه شده است.

جلسه بدوی دادرسی به اتهامات این شهروند در تاریخ پانزدهم مهرماه، در شعبه اول دادگاه انقلاب ساری برگزار شد.

مهسا یزدانی، مادر محمد جواد زاهدی، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، پیشتر در تاریخ سی و یکم مردادماه، توسط نیروهای امنیتی در ساری بازداشت شد. وی نهایتا در تاریخ چهاردهم مهرماه امسال، با تامین قرار کیفری از زندان ساری آزاد شد.

لازم به ذکر است، محمد جواد زاهدی، در تاریخ ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری بر اثر اصابت گلوله ساچمه ای در ساری جان باخت.


 

قرار بازداشت حسین و محمدحسین سپهری تمدید شد


خبرگزاری هرانا – قرار بازداشت محمدحسین سپهری و حسین سپهری، برادران فاطمه سپهری، زندانی سیاسی برای یک ماه دیگر تمدید شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمدحسین سپهری و حسین سپهری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان وکیل آباد مشهد در بازداشت بسر میبرند.

خسرو علیکردی، وکیل دادگستری با انتشار مطلبی اعلام کرد: روز یکشنبه هفتم آبان ماه، قرار بازداشت آقایان سپهری برای یک ماه دیگر تمدید شده است.

به گفته این وکیل دادگستری، حسین و محمدحسین سپهری از زمان بازداشت تاکنون از دسترسی به وکیل انتخابی محروم مانده اند، با وجود ارائه وکالت نامه رسمی به شعبه ۹۰۳ بازپرسی مشهد توسط آقای علیکردی، بازپرس پرونده حاضر به ثبت وکالتنامه وی نیست.

چندی پیش خسرو علیکردی از ارجاع پرونده این دو شهروند با اتهامات اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام به شعبه ۹۰۳ بازپرسی مشهد خبر داده بود.

محمدحسین سپهری و حسین سپهری، در تاریخ ششم مهرماه، توسط نیروهای امنیتی در مشهد بازداشت و سپس به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شدند.

محمدحسین سپهری، پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت دارد.


 

زندان پارسیلون خرم آباد؛ دو زندانی جهت اجرای حکم اعدام به سلول های انفرادی منتقل شدند


خبرگزاری هرانا – امروز یکشنبه هفتم آبان، دو زندانی که پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند، جهت اجرای حکم به سلول های انفرادی زندان پارسیلون خرم آباد منتقل شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجوعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه هفتم آبان ۱۴۰۲، دو زندانی به سلول های انفرادی زندان پارسیلون خرم آباد منتقل شدند.

انتقال این زندانیان که پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر توسط مراجع قضایی به اعدام محکوم شده بودند، جهت اجرای حکم آنها صورت گرفته است.

جزئیات بیشتر در این رابطه اعم از هویت این زندانیان توسط هرانا در دست بررسی است.

بر اساس گزارش سالانه مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در سال ۲۰۲۳، دستکم ۶۵۹ شهروند از جمله ۱۷ زن و یک کودک-مجرم اعدام شدند که در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته، حدود ۲۴ درصد افزایش داشته است. از میان اعدام شدگان، اعدام هفت نفر در ملا عام صورت گرفته است. همچنین طی تاریخ مذکور ۱۶۴ نفر به اعدام محکوم شده اند، که از این تعداد ۲ نفر به اعدام در ملاعام محکوم شدند.


 

نفس‌های آخر ادبیات در ایران/ کیومرث امیری


ماهنامه خط صلح – بی‌گمان بشر از زمانی که خواندن و نوشتن را آموخت و یاد گرفت و توانست با این پدیده‌ی شگرفِ علمی تجربیات خود را به دیگران و به ویژه به نسل‌های پس از خود انتقال دهد و دستاوردهایش را حفظ نماید، تمدن انسانی را پایه‌ریزی کرد و ادامه داد. بشریت از آن موقع تاکنون که دستاوردهای بزرگ و فراوان دیگری را نیز به دست آورده، کتاب را به عنوان یک رکن اساسی از منابع مهم شناخت برای خود قرار داده، کتابخوانی را عامل مهم آگاهی‌بخشی در جوامع و در نتیجه توسعه و پیشرفت تمدن و زندگی بشر به حساب آورده و ادبیات را –که یکی از هنرهای هفتگانه‌ی جهانی به شمار می‌رود— گسترش و پاس داشته است.

بشر، امروزه بیش‌تر از هر زمان دیگر به اهمیت کتاب و مطالعه در زندگی خود پی برده و نقش و جایگاه ویژه و مهمی برای آن قائل است. در این رابطه نقل قول معروفی هست که می‌گوید: «ملتی که کتاب نمی‌خواند، ناچار است تمام تاریخ را تجربه کند». مفهوم این جملات تجربه و تکرار عقب‌ماندگی و هزینه‌های گزافی است که آن ملت باید بابت کتاب نخواندن و بی‌اطلاعی از سرگذشت خود پرداخت کند.

اروپایی‌ها معتقدند ملتی که اهل مطالعه نیست، از پیشرفت و توسعه به دور خواهد ماند. در ادامه باید گفت که چنین ملتی هیچ درکی از تاریخ و گذشته‌ی خود نخواهند داشت و لذا از درک و فهم حقایق و واقعیت‌های گذشته که راهگشایی برای آینده‌ی بشریت است عاجز خواهد ماند؛ حقایق و واقعیاتی که بی‌خبری از آن‌ها به معنی بی‌خبری از سیر و شکوفایی تمدن‌های کهن و رموز موفقیت و یا شکست مردمان در زمان‌های دور و نزدیک بوده است. در نتیجه چنین ملتی هرگز درک نخواهد کرد که نسل‌های گذشته با حقایق زندگی‌شان چگونه برخورد کرده‌اند و چه تجارب تلخ و شیرینی را از سر گذرانده‌اند.

امروزه در جهان، مطالعه نقش مهمی را در زندگی بشر بازی می‌کند و مورد توجه و دقت قرار دارد. در این رابطه میزان تولید، چاپ و نشر کتاب و نیز کیفیت و کمیت آثار بسیار مهم و حائز اهمیت است و نوع نگاه و نحوه‌ی برخورد حاکمیت‌ها و مردم با کتاب و نیز میزان مطالعه‌ در هر جامعه محور توجه است.

شاید بتوان گفت زایش کتاب و کتابخوانی همزادی را نیز با خود به دنیا آورد و آن همزاد چیزی نبوده غیر از سانسور؛ یعنی مسئله‌ی بغرنج و زیان‌آوری که در هر برهه‌ی تاریخی و در هر جامعه، شکل خاص و شدت و حدت آن را حاکمیت‌ها تعیین کرده و‌ می‌کنند و البته همیشه به حال بشریت و دستاوردهای او مضر بوده و هست. در جوامعی که حاکمیت‌های خودمحور و دیکتاتوری دارند، این سانسور مانند یک بیماری مزمن و خطرناک رخ نموده و گریبان کتاب و مطالعه را می‌گیرد و مانع خلق و پیشرفت و گسترش آن می‌شود.

سانسور یکی از معضلات گریبانگیر جامعه‌ی ایرانی طی سالیان دور و دراز بوده و امروزه مانع عظیمی بر سر راه خلق و تولید کتاب و گسترش کتابخوانی در کشورمان شده است. از سوی دیگر می‌توان گفت شدت و حدت این سانسور که همراه با تهدید و ارعاب و اذیت و آزار نویسندگان و هنرمندان بوده و هست، معضل دیگری به نام خودسانسوری در جامعه را گسترش داده است. تیغ سانسور طی این سال‌ها باعث گرفتاری‌ها و افت کم و کیف چاپ و نشر آثار در ایران شده است. این معضل آن چنان گسترده شده و اثرات منفی داشته که به جرأت می‌توان گفت سانسور و به تبع آن خودسانسوری متأسفانه به اوج خود در تاریخ سانسور در این سرزمین ستم دیده رسیده است. در این سال‌ها نویسندگان و هنرمندان ناچارند پیش از چاپ کتابشان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ مجوز کنند که این امر در موارد بسیاری به دلیل سخت‌گیری‌های غیرمتعارف و اعمال فشارهای عجیب و غریب و سلیقه‌ای، به طور کلی به عدم انتشار و یا ممیزی و حذف بخش‌های مهمی از آثار منجر شده و کیفیت آنان را تا پایین‌ترین سطح ممکن تنزل داده است. به همین دلیل نیز آثار فراوانی در این سال‌ها روی دست نویسندگانشان مانده و خاک می‌خورد. هم‌چنین مجوز بعد از چاپ یا به عبارت دیگر ترخیص کتاب از چاپخانه هم منجر به خمیر کردن کتب زیادی –که مثلاً جملاتی به متنشان حین ویرایش اضافه شده— گردیده است.

این موارد متأسفانه سر به هزاران اثر با ارزش در زمینه‌های مختلف و از نویسندگان پیشکسوت و تازه‌کار می‌زند. شاید بتوان در این زمینه از اثر «کلنل» نوشته‌ی محمود دولت‌آبادی به عنوان اثری شاخص و شناخته شده که به دلیل سانسور، سالیان زیادی است اجازه‌ی انتشار پیدا نکرده، یاد کرد. این در حالیست که همین اثر در چند کشور دیگر جهان به راحتی و به زبان‌های دیگر چاپ و‌ منتشر می‌شود. محمود دولت‌آبادی از نویسندگان سرشناس و پرکار ایرانی است که ده‌ها اثر ارزشمند مانند رمان کلیدر، جای خالی سلوچ، آوسنه‌ی بابا سبحان‌، آهوی بخت من گزل، روزگار سپری شده‌ی مردمان سالخورده و غیره‌ از او چاپ و‌ منتشر شده و خوانندگان بسیاری داشته و دارد.

هم‌چنین، منصور یاقوتی، نویسنده‌ی سرشناس ایرانی که دارای آثار بسیاری چون رمان چراغی بر فراز مادیان کوه، توشای پرنده‌ی غریب زاگرس، داستان‌های آهودره، افسانه‌ی سیرنگ و غیره است، اثر نقد ۳۰۰ صفحه‌اش از کتاب «سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند» نوشته‌ی مسعود کیمیایی زیر تیغ سانسور هرگز چاپ نشد. دردناک‌تر این‌که این اثر را ناشری به دلیل آن‌که (به گفته‌ی خودش) موافق با عقاید ناشر نبوده نفی کرده و از انتشارش سرباز زده تا این کتاب هرگز منتشر نشود.

در سال‌های اخیر و به دنبال نخبه‌زدایی و به تعبیر دیگر نخبه‌کشی و گریز از نویسندگان دگراندیش که در کشور اتفاق افتاده، تمامی ابزار و عوامل حوزه‌ی نویسندگی نیز از میان برداشته شده است. امروزه چیزی به نام مراکز توزیع کتاب در سراسر کشور وجود ندارد و همه‌ی این مراکز به تعطیلی کشانده شده است. سنت نقد آثار که از عمده‌ترین‌ ابزار در ارتقاء کمی و کیفی آثار بوده و بانی معرفی کتاب و گسترش کتابخوانی است تقریباً از بین رفته و اثری از مجلات و نشریاتی که به طور حرفه‌ای اقدام به چاپ و ‌نشر انواع نقدها و در کنار آن معرفی چهره‌های جدید و قدیم ادبیات می‌کردند، باقی نمانده است. ناشران در این سال‌ها و برخلاف گذشته کم‌ترین سرمایه‌گذاری را در جهت چاپ کتاب نویسندگان نمی‌کنند و نویسنده خود باید هزینه‌ی چاپ کتابش را پرداخت نماید؛ امری که به دلیل تهیدستی اکثر نویسندگان، برای بسیاری ممکن نیست. از سوی دیگر نیز چند ناشر بزرگ دولتی که دارای امکانات زیادی هستند –مانند انتشارات سوره‌ مهر که وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است—، ناشران کوچک را بلعیده‌اند. ناگفته پیداست که نشری چون سوره‌ مهر تنها در حوزه‌ی عقیدتی و ایدئولوژی اسلامی فعالیت دارد و حاضر به چاپ آثار دیگران نیست. همه‌ی این مشکلات در حالی است که خود نویسنده‌ها نیز در جامعه از هیچ پایگاه و جایگاه مادی و معنوی از سوی حاکمیت برخوردار نیستند و به اشکال مختلف از جانب ارگان‌های وابسته و مسئولین فرهنگی و هنری نفی و تخریب می‌شوند که باعث سرخوردگی بسیاری و ترک میدان‌های هنری و ادبیات از جانب آن‌ها شده و می‌شود.

مضاف بر این مشکلات، گرانی روزافزون کاغذ و دیگر وسایل ضروری برای چاپ و نشر است که باور نکردنی است. در دو سال گذشته قیمت کاغذ از صد برابر شدن هم گذشته و باعث گردیده تک‌وتوک کتاب‌هایی که نویسندگان با سرمایه‌ی شخصی چاپ می‌کردند به دلیل این گرانی سرسام‌آور قادر به تجدید چاپ نباشند و آثار خلق شده‌ی آن‌ها بدون آن‌که مرجع و ارگانی برای انتشارشان وجود داشته باشد روی دست خالقانشان بمانند و سال‌های طولانی خاک بخورند. بدیهی است این معضلات و مشکلات فراوان دیگری که در این سال‌ها گریبان جامعه‌ی ایرانی را گرفته، تمامی ذوق و شوق و انگیزه برای خلق اثر و حتی مطالعه‌ی کتاب را از تک ‌تک شهروندان سلب کرده تا آن‌جا که امروزه تیراژ کتاب و میزان مطالعه در ایران تا حدی باورنکردنی تنزل یافته است. تیراژ کتاب امروزه در پایتخت ۱۰۰ جلد و در شهرستان‌ها بعضاً به ۱۰-۱۲ جلد رسیده است. به نظر می‌رسد چاپ افست در ایران عمرش به پایان رسیده باشد چون این تعداد کم هم معمولاً با ماشین‌های ریسوگراف چاپ می‌شود.

***

به طور کلی امروز در ایران نویسنده و هنرمندی را پیدا نخواهی کرد که کم‌وبیش چوب سانسور را بر جان و تن خود و آثارش احساس نکرده و از آن عذاب نکشیده باشد. سانسوری که اثراتش بر نویسنده و هنرمند کور کردن ذوق و شوق و استعداد او و نیز وارد کردن صدمات جبران ناپذیر و ویرانگر بر اهل ادب و هنر و در کل به جامعه است.

نویسنده‌ی تازه‌کاری به نام م.ر که نخواست نام کاملش برده شود، می‌گوید: «نخستین کارم یک مجموعه قصه بود که برای اخذ مجوز قبل از چاپ طبق روال معمولی که این‌جا هست به وزارت ارشاد سپرده بودیم و آن‌ها بلندترین قصه از مجموعه را تحت ممیزی قرار داده و گفتند باید به طور کامل حذف شود. این ممیزی ارشاد در زمانی بود که ما کار حروفچینی و مراحل فیلم و زینک کتاب را انجام داده بودیم.» این نویسنده که خود ناشر مولف بوده، اضافه کرد: «ما ناچار شدیم آن قصه را از مجموعه حذف کنیم و علاوه بر آن که کلی زیان و ضرر معنوی و مادی متحمل شدیم، کتابی که منتشر شد بر اثر این ممیزی اثر قابل قبولی نشد.»

حین صحبت با ک. الف، از نویسندگان جوان که او هم مایل به ذکر نام کاملش نبود، حکایت تلخ دیگری بیان شد: «برای چاپ نخستین اثرم که یک مجموعه قصه‌ی خوب بود به خاطر وجود هرج‌ومرج در بازار چاپ و نشر کشور، به ناچار آن را به شخصی که در زمینه‌ی چاپ سابقه داشت سپردم ولی او پولم را بالا کشید و اثرم را چاپ نکرد.» وی اضافه کرد: «پس از آن خیلی بهم ریختم و از راهی که پیش گرفته بودم مأیوس و ناامید شدم.»

بدیهی است فقدان و یا ضعف چاپ و نشر کتاب، هم از لحاظ کمی و هم از حیث کیفی در هر جامعه‌ای و عدم علاقه‌ی مردم آن جامعه به کتاب و کتابخوانی باعث عقب‌ماندگی آن جامعه خواهد بود و چنین جوامعی سرنوشت مطلوبی در انتظارشان نخواهد بود. آن‌چه امروزه از تجارب در زمینه‌ی کتاب و کتابخوانی به دست آمده، این است که در کشورهایی که راهکارهایی مانند افزایش کیفیت کتب و دسترسی آسان به کتاب را به صورت جدی در دستور کار خود قرار داده‌اند، میزان مطالعه افزایش پیدا کرده است. سازمان ادبی یونسکو هر چند گاه یک‌بار به میزان مطالعه در جوامع مختلف پرداخته و آمارگیری می‌کند. بر اساس یکی از این آمارگیری‌ها میانگین مطالعه در کشوری مانند هند در هفته ۱۰ ساعت، در کشور تایلند ۹ ساعت و ۲۴ دقیقه و در کشور چین ۸ ساعت است اما متأسفانه در کشور ایران این رقم ۱ ساعت و ۵۴ دقیقه اعلام شده است.


 

بیانیه مشترک سازمان های جامعه مدنی؛ جامعه جهانی باید به نقض حق انتخاب و سلامت زنان در ایران اعتراض کند

  خبرگزاری هرانا – مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به همراه ۱۵ سازمان‌ مدافع حقوق بشر دیگر، با انتشار بیانیه‌ ای از جامعه جهانی و فعالان حقو...